کاشف قطب شمال کیست
رابرت پیری با ایرانیان و مسلملنان
آیا رابرت پیری کاشف قطب شمال است؟ آیا قبل از او کسی قطب شمال را نمی شناخت؟ #سفرنامه_ابن_بطوطه و اشعاری از #اسکندرنامه_نظامی_گنجوی خلاف این مساله را اثبات میکند
یکی از مثال هایی که می توان بدان اشاره نمود، سفر ابن بطوطه به قطب شمال (ظلمات) بوده است:
«میل داشتم از بلغار به سرزمین ظلمات بروم (قطب شمال) . فاصله ظلمات تا بلغار چهل روز راه است لیکن چون زحمت اینکار زیادتر از فایده آن است از قصد خود منصرف شدم اما مسافرت به ظلمات به وسیله ارابه های کوچک که توسط سگ های بزرگ کشیده می شود انجام می گیرد.» (در زمالن کنونی می دانیم که این ارایه های کوچک که توسط سگ های بزرگ کشیده می شوند، سورتمه نام دارند)
ابن بطوطه در ادامه می نویسد : زیربیابان ظلمات، سراسر پوشیده از یخ است و پای آدمیزاد و ستور به این سرزمین بند نمی شود اما ناخن های سگ در یخ فرو می رود و مانع از لغزیدن آن می گردد. در این صحرا درخت و سنگ و آب پیدا نمی شود و برای شناسایی راه منحصراً از سگ ها استفاده می شود که چند بار آن راه را رفته اند. این سگ ها در حدود هزار دینار قیمت دارند. طریق آن است که ارابه را به گردن سگ راهنما می اندازند و سگ راهنما سه سگ دیگر را نیز به دنبال خود می کشد. هر جا آن سگ متوقف شود سگ های دیگر می ایستند، سگ راهنما را نباید بزنند و نباید به او خشم کنند و باید هنگام غذا قبل از خودشان به او خوراک بدهند وگرنه سگ می رنجد و می گریزد و صاحبان خود را در معرض هلاک و تلف، می گذارد. (سفرنامه ابن بطوطه، ص 380)
ملاحظه نمودید که دقیقا ابن بطوطه از سورتمه امروزی برای سفر در قطب بهره برده بوده است. و این نشان می دهد که پیش از کاشف جعلی آن، «رابرت پیری و گروه انگلیسی آن+ کوک»، ایرانیان از این سرزمین دیدن کرده بودند. (زری جمشیدی)
در اسکندر نامه نظامی هم سفر به ظلمات آمده است و صراحتا نام «قطب شمال» هم در آن ذکر شده است:
«دو اسبه سپه سوی ظلمات راند
چو یک ماهه ره رفت سوی شمال
ز قطب فلک روشنایی نمود
خط استوا بر افق سر نهاد
به جایی رسیدند کز آفتاب
سوی عطفگاه زمین تاختند
زمین از هوا روشنایی ربود
سیاهی پدید آمد از کنج راه
بر آن ماندگان نایبی را نشاند
گذرگاه خورشید را گشت حال
برآمد فرو شد به یک لحظه زود
میانجی به قطب شمال اوفتاد
ندیدند بیش از خیالی به خواب
در آن سایه بان راست افراختند
حجاب سیاهی سیاست نمود
جهان خوش نگردد که گردد سیاه»
شواهد دیگری هم هست که ایرانیان و مسلمانان، قرنها پیش از غربی ها ، قطب شمال را می شناختند. شاید کسی بگوید که سفر با سورتمه در مناطق نزدیک قطب هم مرسوم است اما در دو متن فوق از ظلمات مطلق (تاریکی طولانی) سخن به میان آمده است و این احتمال وجود دارد که با نقاط مرکزی قطب شمال هم آشنایی داشتند و اوصاف آن را هم از افرادی که رفته بودند شنیده بودند. فقط مثل رابرت پیری با مدار متداول جغرافیایی آشنایی نداشتند تا نقطه مرکزی قطب را تعیین کنند.
No comments:
Post a Comment