Sunday, September 29, 2013

موسیقی دوره گردی(مطربی) هنجار شکنی یا ترویج ارزشها؟!:

فضايل و رذايل تعريف شده در اجتماع گاهي اوقات جاي يكديگر مي نشينند و بد تعريف مي شوند. هميشه وقتي با وقار بنشيني و حرف بزني ، نگاهت را به هر طرف ندواني ، همه را نبيني و در يك كلام آنچه كه شايسته است ببيني ، به ديگران اعتنايي نداشته باشي ، به جا بخندي و با صدايي همراه با نجابت بگويي و بخواني و .... تا بو و حريم شخصي را رعايت كني

، يقيناً همه ك...
اراي ديگر كه در تعريف فوق نگنجد جزء رذايل محسوب مي نمايي و انجام آن كارها را موجبات تحفيف شاُن و مرتبت انسانها . از طرفي وقتي به تسبيح و سجاده و دلق و عبادات تعريف شده و مناسك و اعمال وابسته به تدًين مي نگريم و اهل ايمان و مذهب را در هاله اي از تقدس در خور مي دانيم ، اعمالي طرب انگيز و سرخوشانه درست نوعي هنجارشكني و يا تقابل با آن محسوب مي گردد . كمااينكه در تمامي دوره هاي تاريخ بشريت هميشه وزين بودن ، فاخر زيستن و مقدس بودن- جايگاه خاص خود را داشته و علاوه بر اينكه طرفداران بسياري هم داشته و دارد – در قالب تعليمات و آموزشهاي مذهبي حكومتي و چه بصورت منطقه اي و جه جهاني مطرح بوده و هست ، امًا در تقابل يا توازي موارد اشاره شده ديده مي شود كه هر گاه عالمي – دانشمندي – عارفي – دلسوخته اي به نكته اي به تعريف عرفا نقطة شهود و ادراك مي رسد ، هنجار شكني در مقابل تعليمات خويش را تنها راه يا بهترين طريق بيان يافته ها يا اعتراض ميداند . ..

. از سر و وضع پريشان و لباسهاي مندرس گرفته تا بي اعتنايي به حريم ها و سهل انگاشتن همه خلقت و خلق و بي حاصل دانستن مدرسه و مكتب و .... اينها نوعي به تنگ آمدن از تعليمات نيز محسوب مي شود . گويي هميشه در اعتراض نياز به سلاح و جنگ و خونريزي نيست ، مي توان نوعي ديگر نيز اعتراض كرد . به همان اندازه كه فرق گوناگون صوفيه در اعتراض عليه اوضاع موجود دست به هنجارشكني زده و حال چقدر توفيق داشته يا نداشته كه داوري اش را به پاي مردم مي گذاريم . شايد باز بيشتر از آنها مطربان دوره گرد كه كوليانه – خانه بردوش سرخوش از فقر گرسنگي و البته به ضرورت نان وسيله اي براي اعتراض يا شكننده هنجارهاي اجتماعي محسوب مي شوند .با اين تفاوت كه دسته اول عالماً و عامداً پای به این وادی پرخوف و خطر می گذارند و دسته دوم یعنی خنیاگران – رامشگران و نوازندگان دوره گرد – بدون پشتوانه علمي و صرفاً بر اساس نياز دروني و بيروني وارد اين عرصه مي شوند . نمي خواهم ارزش يك گروه را بر ديگري تبيين كنم و اصلاً رسالت ما شايد اين نباشد اما در هر صورت هر دو گونه اعتراض آثاري در خور در اجتماع جهاني و خاصه كشورهايي با ساختار مذهبي تر گذاشته كه نمي توان منكر آنها شد . مطربه و نوازندگان دوره گرد ابتداي ورود به يك جامعه بسيار بي توجه به بد و خوب اجتماع كارشان را انجام مي دهند و اگر مدتي در آن جامعه بمانند و ارزشها و ضد ارزشهاي جامعه را متوجه شوند به مرور كمي انعطاف بخرج مي دهند . علاوه بر اينكه ياد مي گيرند كه در غم هاي مردم در كسوت نوازنده حضور يابند و با آنها همدردي كنند ، به مقدسات آن جامعه حرمت نهند و در تقابل آنچه كه مردم مي خواهند و دارند بر نيايند . علاوه بر اينها كه خيلي هم كار سختي نيست ميدانند كه در شادي هاي مردم بايستي نوعي طرب انگيزانند كه براي مردم قابل درك تحمل باشد و از جنس شادي هاي خود مردم و جامعه باشد . جداي از اينها يكي از مهمترين كارهايي كه مطربان تازه از راه رسيده انجام مي دهند از مردم و علاقمندان به موسيقي آن مناطق يا گاهي نوازندگان با وقار و گوشه نشين جوامع قطعات ، مقام ها و ترانه هاي آنها را مي آموزند و به شكل دلپذيري اجرا مي كنند . شايد هم تغييراتي در اجرا ايجاد كنند كه اجتناب ناپذير است اما صرف اجراي موسيقي بصورت حرفه اي باعث مي شود كه افراد زيادي از اجتماع كه زبان اعتراض ندارند يا منصفانه تر بگويم زبان بيان احساسي ندارند به سوي آنها ( مطربان ) كشيده شوند

No comments:

Post a Comment