Monday, August 5, 2013

خاطرات جالب محمدرضا لطفی از استاد کسایی


 

خاطرات جالب محمدرضا لطفی از استاد کسایی
 محمدرضا لطفی که به عنوان منتقد در نوزدهمین نشست نقد نغمه سخن می‌گفت به ذکر خاطرات جالبی از استاد حسن کسایی پرداخت.  نوزدهمین نشست نقد نغمه در حالی شب گذشته با موضوع نقد و بررسی آلبوم «ردیف موسیقی به روایت نی حسن کسایی» در فرهنگسرای شفق برگزار شد که استقبال جالب توجه اهالی موسیقی و علاقمندان باعث شده بود بسیاری از حاضران به طور ایستاده و یا در راهرو منتهی به سالن اصلی نظاره گر و شنونده این برنامه باشند.
 
 
محمدرضا لطفی با اشاره به مستندی که پیش از سخنان او پخش شد گفت: وقتی سخنان استاد حسن (کسایی) را در طول فیلم با آن حس و حال می‌شنویم حرف‌های ما دیگر جنبه قیل و قال پیدا می‌کند و من نه به خودم و نه به هیچ فرد دیگری اجازه نمی‌دهم که به نقد آثار استاد حسن کسایی بپردازد؛ چرا که ما در حد این کار نیستیم. این آهنگساز در ادامه افزود: برگزاری جلسات نقد کار بسیار ارزنده‌ای است که طی چند وقت اخیر از سوی آقای مختاباد و دوستانشان صورت می‌گیرد؛ اما باید بپذیریم نقد آثار عده‌ای که تعدادشان نیز بسیار اندک است از مسیر منطق تاریخی دور است و نمی‌شود آثار آن‌ها را نقد کرد. استاد کسایی از جمله این افراد است.
 
 
این هنرمند افزود: چنین حرفی را به دلیل بینش والا و معرفت این بزرگان می‌زنم. هنرمندی که ۶۰ سال نوای نی او در جان ایرانی‌ها نشسته و از اندیشمند گرفته تا علما و مردم کوچه و بازار و متفکرین چپی و راستی و میانه رو، همه و همه آن را یک صدا پذیرفته‌اند، نقد کردنش کار بسیار سختی است. وی درباره ردیف نی استاد کسایی تصریح کرد: این مجموعه را من به دو بخش تقسیم می‌کنم. بخش اول به کار استاد کسایی مربوط می‌شود که برای اولین بار مجموعه آموزشی مدون شده‌ای را برای نی نواز‌ها ارائه کرده است. با اینکه در زمان کهولت سن استاد این کار را کرده اما از نظر عمق و معنی و بعد عرفانی کار بی‌نظیر است.
 
 
 
محمدرضا لطفی همچنین گفت: با اینکه مدت‌ها است در استودیوهای ایران ساز‌ها با فرکانس‌های طبیعی خودشان ضبط نمی‌شوند اما در این کار خوشحال هستم که از صدابردار با تجربه‌ای استفاده شده تا فرکانس طبیعی نی شنیده شود. از این بابت می‌بایست از صدابردار ردیف نی استاد کسایی یعنی آقای عسگری تشکر و قدردانی کرد.
این نوازنده تار در ادامه افزود: اما بخش دوم این مجموعه به کتابچه‌ای مربوط می‌شود که همراه با اثر منتشر شده است. این کتابچه را محمدجواد پسر استاد کسایی نوشته و من ایشان را از کودکی می‌شناسم. من تنها انتقادم به این مجموعه به این کتاب باز می‌گردد و اعتقاد دارم اگر آن را یکی از پیران دیر موسیقی می‌نوشت به ارزش استاد کسایی افزوده می‌شد.
 
این آهنگساز تصریح کرد: ضمن اینکه معمولا فرزند در مورد پدرش نمی‌تواند بدون در نظر گرفتن مسائل عاطفی به ذکر نکات قوت و ضعف بپردازد. از این رو است که می‌گویم شاید اگر یکی از پیران دیر این کتابچه را می‌نوشت بهتر می‌شد.
 
لطفی در ادامه به ذکر خاطره‌ای پرداخت و گفت: روزی در ایام جوانی توفیقی حاصل شد تا در منزل سایه به همراه هنرمندانی که دوستشان داشتم باشم، جمع شویم. در این میهمانی که دلیل تشکیل شدنش را هم نمی‌دانم ادیب خوانساری، حسن کسایی، حسین قومی، محمدرضا شجریان، ناصر فرهنگفر، استاد بهاری و من بودیم. وی افزود: ابتدا حسن آقا (حسن کسایی) افشاری را از نتی زد که کمتر کسی بتواند با او بزند. بهاری با کمانچه سعی کرد او را همراهی کند و چند باری کوک ساز را عوض کرد؛ اما در ‌‌نهایت نشد و زیر لب غرولندی هم کرد. پس از آن حسن آقا افشاری «لا» کوک کرد و من با ایشان همنوازی کردم. در این افشاری که برای خواننده بسیار بالا بود استاد قوامی خواند.
 
 
 
این نوازنده تار ادامه داد: خواندن در آن فاصله کار سختی بود؛ در ادامه آقای شجریان هم به سختی از عهده کار بر آمد. ما آن موقع متوجه این نشدیم که چرا حسن آقا این کار را می‌کند و اینقدر کوک را بالا می‌گیرد که دیگران به سختی بتوانند او را همراه کنند؟ بعد فهمیدیم که هدفش این بوده که ادیب خوانساری کم نیاورد و مقام استادی‌اش بیشتر معلوم شود.
 
این هنرمند تصریح کرد: وقتی ادیب خواست بخواند حسن آقا دست برد و نی کوتاهی را در آورد و در فاصله‌ای که چپ کوک محسوب می‌شد شروع به نواختن شوشتری کرد. ادیب نیز که سن و سالی از او گذشته بود آواز شوشتری بی‌نظیری در‌‌ همان فاصله اجرا کرد که همه پشیمان شدند چرا خوانده‌اند. پس از اجرای ادیب نیز دیگر کسی نه ساز زد و نه آواز خواند. محمدرضا لطفی همچنین به شرح ماجرای آشنایی‌اش با استاد کسایی پرداخت و گفت: من بیست و اندی سال داشتم که توفیق آشنایی با حسن آقا را پیدا کردم.
 
زمانی که می‌خواستم برای دیدن استاد کسایی بروم از خیابان حسن آباد اصفهان به ایشان زنگ زدم و گفتم من از شاگردان استاد شهنازی و برومند هستم و عشق دیدار شما را دارم. ایشان هم موافقت کرد و به من آدرس داد. لطفی ادامه داد: وقتی به دیدن حسن آقا رفتم ایشان با لباس رسمی منتظر من بود؛ من نیز جعبه سازی را در دست داشتم که متعلق به برادرم بود و روی آن اشکال گل منگلی بسیاری داشت ضمن اینکه موی بلندی هم داشتم. حسن آقا بعد‌ها گفت وقتی تو را با آن شمایل دیدم به خودم گفتم‌ای داد بی‌داد، باز هم یکی از این جوان‌های گیتاریست آمده و می‌خواهد سر ما را ببرد.
 
 
این آهنگساز همچنین تصریح کرد: حسن کسایی برای همه ما حق استادی دارد و همواره با ظاهر موسیقی و ردیف مخالف بوده است. در همین اثری نیز که منتشر کرده این موضوع را به وضوح می‌بینید. استاد در واقع جوهره قطعات را اجرا کرده است. حتی برخی گوشه‌ها را در حد چند ثانیه اجرا کرده و به نظر می‌رسد که اصطلاحا اشانتیون زده است. وی تاکید کرد: با توجه به‌شناختی که من از آثار استاد کسایی دارم ایشان در این اثر یک سوم آنچه را که می‌دانسته اجرا کرده است.
 
خوشبختانه تمام ویژگی‌های حرفه‌ای حسن کسایی طی ۶۰ سال گذشته ضبط شده و وجود دارد و می‌توان از آن‌ها به عنوان ماخذ استفاده کرد. متاسفانه با اینکه در عصر دیجیتال هستیم از اکثر بزرگان موسیقی کشورمان تصاویر مستندی نداریم و نمونه کاری که برای استاد کسایی می‌شود می‌بایست برای سایر عزیزان نیز اتفاق بیافتد.
 
 
لطفی در مورد نقش تاریخی حسن کسایی در نی نوازی گفت: نایب اسدالله نی نواز بی‌نظیری بوده و حسن کسایی در ادامه نایب اسدالله به این عرصه ورود پیدا کرده و نقش تاریخی خودش را بازی کرده است. به گونه‌ای که امروز صدای نی کسایی در تمام نقاط ایران و از نی نوازی‌هایی که انجام می‌شود، می‌شنوید. این نوازنده تار افزود: درست است که ما به امید نقد اثر استاد کسایی به اینجا آمده‌ایم اما در عمل کاری که استاد انجام داده به قدری بزرگ است که با این روند نمی‌توان به نقد آن پرداخت. شاید روزی در محیطی دانشگاهی‌تر بتوانیم به نقد آثار ایشان بپردازیم.
 
محمدرضا لطفی در پاسخ به سئوالی درباره مقایسه جایگاه جلیل شهناز در تار نوازی و حسن کسایی در نی نوازی گفت: من عاشق جلیل شهناز هستم و او را کسایی دیگر در کار خودش می‌دانم؛ اما توجه داشته باشید که این دو نفر دو سنخیت متفاوت دارند.
 
وی تاکید کرد: من استاد شهناز و استاد کسایی را در یک کفه قرار نمی‌دهم. کسایی اهل تحقیق و بررسی بوده و این ذهنیت را شما در نوازندگی و انظباط طولانی او می‌بینید. صدایی که شما از ساز کسایی می‌شنوید هرگز و در هیچ مقطع تاریخی نشنیده‌اید و مختص به خود حسن کسایی است. یعنی کسایی ساز نی را تکامل داده است.
 
تا پیش از او هرگز نی نمی‌توانسته بیش از دو یا ‌‌نهایت سه دقیقه با سازی چون تار همنوازی کند اما کسایی ابعاد نی را به طرز غیر قابل انکاری افزایش داده است. این موسیقیدان افزود: اما آنچه شما از ساز استاد جلیل شهناز می‌شنوید در ساز اساتید پیش از او شنیده‌اید. استاد جلیل شهناز در جایگاه فوق العاده‌ای است و استاد کسایی نیز در جایگاه خودش تعریف خودش را دارد.
 
 
لطفی تصریح کرد: همانطور که پیش از این نیز گفته شد ساز حسن آقا بیشتر آوازی است و دلیل‌اش هم این است که وزن آن بر وزن شعری منطبق است. وقتی که به صدای نی حسن کسایی دقت می‌کنید متوجه می‌شوید که با سیلاب‌های شعری نواخته می‌شود. این هنرمند همچنین گفت: روزی سایه در مورد حافظ جمله‌ای را به کار برد که من امروز می‌خواهم در مورد استاد کسایی به کار ببرم.
 
سایه گفت آخ اگر حافظ نبود ما چه شاعران بزرگی می‌شدیم و من این جمله در مورد کسایی به کار می‌برم. در ادامه برنامه ابتدا منوچهر غیور از شاگردان استاد کسایی به همراه محمود رفیعی نوازنده تنبک به اجرای دونوازی پرداختند. سپس تقی سعیدی از شاگردان تاج اصفهانی آوازی را در رسای حسن کسایی اجرا کرد. در ادامه نیز مستندی ۵ دقیقه‌ای از سه تار نوازی و آواز حسن کسایی برای حاضران در سالن پخش شد.
 
بخش پایانی برنامه نیز تقدیر از دست اندرکاران تهیه و تولید آلبوم ردیف نی استاد کسایی بود که برای اهدای جوایز این افراد محمدرضا لطفی، هوشنگ کامکار، ناظمی (معاون سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران)، سید عباس سجادی (مدیر بخش موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری) و علی مرادخانی (رئیس موزه موسیقی) به روی صحنه آمدند. در این بخش از خلیل و محمدجواد کسایی، شهرام می‌رجلالی، منوچهر غیوری، تقی سعیدی، حمید و حسن عسگری، مهرداد دفتری، فروغ بهمن‌پور و محمدرضا لطفی با اهداء لوح تقدیر و هدایایی قدردانی شد.




No comments:

Post a Comment