کشش هایی که در کار آواز رعایت می کنم از حبیب الله بدیعی گرفتم... استاد حبیب
الله بدیعی کششهای بسیار متینی داشت که خیلی حالت می داد و این امکان را به
شنونده می داد که با آن کششها آماده بشود تا جملات بعد را درک کند (راز مانا،
زندگی، دیدگاه ها و آثار استاد آواز ایران محمد رضا شجریان، ص 314).
از پاکترین، عاشقترین،شورانگیزترین واستادترین هنرمندان بود... هر عاشق
دلسوخته را با نوای دل انگیز ویغماگر سازش به ملکوت می برد (هنر موسیقی، شماره
5، خاطرات هنرمندان، بیژن ترقی، ص45).
روزی که شعر و آهنگی را که من و مهدی خالدی در رثای صبا ساخته بودیم در
برنامه گلها اجرا می شد، از همه ویولونیست های حاضر، خواستیم زنگ شتر ساخت
استاد را بنوازند. تقریبا همه شاگردان استاد شرکت داشتند و تنها کسی که توانست
این چهار مضراب را تمام وکمال اجرا کند حبیب الله بدیعی بود. حتی خود خالدی هم
به علت عدم تمرین قادر به اجرای آن نشد (قصه شمع، خاطرات هنری نواب صفا، ص371).
استاد قوامی بارها به نگارنده می گفت: طرز نوازندگی و چیره دستی بدیعی در
اجرای نغمه های ایرانی و نحوه آرشه کشی او در خورهر گونه تحسین و تمجید است.
بدیعی یکی از پر کار ترین نوازندگان برنامه گلها محسوب می شود ( چهره های
موسیقی ایران، شاپور بهروزی، ص195).
بدیعی در گفتگویی با شاهپور بهروزی در مرداد 1366 چنین گفت: شش ساله بودم که
یک گرامافون کوکی قدیمی در طبقه بالای منزل داشتیم. تعداد زیادی از صفحات قمر،
بدیع زاده، تاج اصفهانی و ویلن صبا من جمله قطعه زنگ شتر استاد در میان این
صفحات بود. بیشتر اوقات پنهانی به طبقه فوقانی می رفتم و دور از چشم اغیار به
این صفحات گوش می دادم و شیدا و مسحور نواهای سحرانگیز آن می شدم. البته
دلباختگی به این نوع موسیقی نسبتا سنگین با سن کمی که داشتم هیچ گونه تناسبی
نداشت...سال 1329 در برنامه موسیقی ارتش، ده دقیقه سازسلوبرایم منظور
داشتند...سال 1330 بود که رسما در ارکستر ابراهیم منصوری مشغول به کار شدم
...در جنب این فعالیت هنری، در فیلم ولگرد که سال 1331 به روی اکران سینماهای
پایتخت در آمد، آوای استاد قوامی وشمس را با ویلن همراهی کردم... یک سال نزد
استادی به نام جینگوزیان که از قفقاز به ایران آمده بود قطعات کلاسیک غربی را
کار کردم... ازسال 1337 در برنامه گلها نوازندگی می کردم... تا کنون 200 آهنگ
ساخته ام... مدتها عضو شورای موسیقی بودم. چندی نیز رییس اداره موسیقی رادیو
شدم. سمت های من به ترتیب به این شرح است: سال 1343 عضو شورای موسیقی. سال 1345
معاون اداره رادیو تهران و سپس معاون اداره موسیقی . سال 1346 تا 1351 رییس
اداره موسیقی رادیو. سال 1351 تا 1358 عضو شورای واحد موسیقی (اعضای دیگر
حنانه، تجویدی و ملاح بودند) ...به ترتیب رهبر ارکستر شماره 6، 4، 2، و رهبر
ارکستر باربد به مدت شش سال متوالی(چهره های موسیقی ایران، ج1، ص195-191).
او متولد 1312 در سواد کوه مازندران بود. از دانشکده علوم دانشگاه تهران لیسانس
زمین شناسی گرفت و در سال 1362 از رادیو بازنشسته شد. وی در 28 مهر ماه 1371 در
59 سالگی چشم از جهان فرو بست . یادش همیشه گرامی، داغش از دل عاشقانش نرفتنی
وقطعه افشاری و چهار مضراب ماهورش تقدیم به همه دوستان. ارادتمند همیشگی-
الله بدیعی کششهای بسیار متینی داشت که خیلی حالت می داد و این امکان را به
شنونده می داد که با آن کششها آماده بشود تا جملات بعد را درک کند (راز مانا،
زندگی، دیدگاه ها و آثار استاد آواز ایران محمد رضا شجریان، ص 314).
از پاکترین، عاشقترین،شورانگیزترین واستادترین هنرمندان بود... هر عاشق
دلسوخته را با نوای دل انگیز ویغماگر سازش به ملکوت می برد (هنر موسیقی، شماره
5، خاطرات هنرمندان، بیژن ترقی، ص45).
روزی که شعر و آهنگی را که من و مهدی خالدی در رثای صبا ساخته بودیم در
برنامه گلها اجرا می شد، از همه ویولونیست های حاضر، خواستیم زنگ شتر ساخت
استاد را بنوازند. تقریبا همه شاگردان استاد شرکت داشتند و تنها کسی که توانست
این چهار مضراب را تمام وکمال اجرا کند حبیب الله بدیعی بود. حتی خود خالدی هم
به علت عدم تمرین قادر به اجرای آن نشد (قصه شمع، خاطرات هنری نواب صفا، ص371).
استاد قوامی بارها به نگارنده می گفت: طرز نوازندگی و چیره دستی بدیعی در
اجرای نغمه های ایرانی و نحوه آرشه کشی او در خورهر گونه تحسین و تمجید است.
بدیعی یکی از پر کار ترین نوازندگان برنامه گلها محسوب می شود ( چهره های
موسیقی ایران، شاپور بهروزی، ص195).
بدیعی در گفتگویی با شاهپور بهروزی در مرداد 1366 چنین گفت: شش ساله بودم که
یک گرامافون کوکی قدیمی در طبقه بالای منزل داشتیم. تعداد زیادی از صفحات قمر،
بدیع زاده، تاج اصفهانی و ویلن صبا من جمله قطعه زنگ شتر استاد در میان این
صفحات بود. بیشتر اوقات پنهانی به طبقه فوقانی می رفتم و دور از چشم اغیار به
این صفحات گوش می دادم و شیدا و مسحور نواهای سحرانگیز آن می شدم. البته
دلباختگی به این نوع موسیقی نسبتا سنگین با سن کمی که داشتم هیچ گونه تناسبی
نداشت...سال 1329 در برنامه موسیقی ارتش، ده دقیقه سازسلوبرایم منظور
داشتند...سال 1330 بود که رسما در ارکستر ابراهیم منصوری مشغول به کار شدم
...در جنب این فعالیت هنری، در فیلم ولگرد که سال 1331 به روی اکران سینماهای
پایتخت در آمد، آوای استاد قوامی وشمس را با ویلن همراهی کردم... یک سال نزد
استادی به نام جینگوزیان که از قفقاز به ایران آمده بود قطعات کلاسیک غربی را
کار کردم... ازسال 1337 در برنامه گلها نوازندگی می کردم... تا کنون 200 آهنگ
ساخته ام... مدتها عضو شورای موسیقی بودم. چندی نیز رییس اداره موسیقی رادیو
شدم. سمت های من به ترتیب به این شرح است: سال 1343 عضو شورای موسیقی. سال 1345
معاون اداره رادیو تهران و سپس معاون اداره موسیقی . سال 1346 تا 1351 رییس
اداره موسیقی رادیو. سال 1351 تا 1358 عضو شورای واحد موسیقی (اعضای دیگر
حنانه، تجویدی و ملاح بودند) ...به ترتیب رهبر ارکستر شماره 6، 4، 2، و رهبر
ارکستر باربد به مدت شش سال متوالی(چهره های موسیقی ایران، ج1، ص195-191).
او متولد 1312 در سواد کوه مازندران بود. از دانشکده علوم دانشگاه تهران لیسانس
زمین شناسی گرفت و در سال 1362 از رادیو بازنشسته شد. وی در 28 مهر ماه 1371 در
59 سالگی چشم از جهان فرو بست . یادش همیشه گرامی، داغش از دل عاشقانش نرفتنی
وقطعه افشاری و چهار مضراب ماهورش تقدیم به همه دوستان. ارادتمند همیشگی-
No comments:
Post a Comment