Friday, August 2, 2013

 
زندگینامه


فرشته در تهران زاده شد. در کودکی بسیار ناآرام و پر جنب و جوش بود. تنها زمانی آرام و قرار می گرفت که مادر بزرگش تار می نواخت.
فرشته دوره نوجوانی را، بر خلاف دوران کودکی، بسیار آرام و تا اندازه ای با شرم رویی سپری می کرد. او در بازگشت از دبيرستان بيشترين اوقاتش را در اتاق خود به تمرين
ترانه های فراگرفته از مادر بزرگ سپری می کرد
 
فرشته در نوجوانی موقتاً ساکن آبادان شد.
در همين دوره از زندگی اش،  شهرت هنری فرشته آرام آرام از مرز محافل دوستانه فراتر رفت و با جلب توجه مديران رسانه های صوتی و تصويری، راه خود را به کرانه های خليج فارس و شيخ نشينان باز گشود.
 
فرشته برای فراگيری اساس علم و فنون موسيقی، راهی تهران شد و در هنرستان موسيقی ملی ايران زير نظر محمود کريمی به یادگیری دستگاه های موسيقی ايرانی و ردیف خوانی پرداخت.
 سپس با آشنایی و تشویق علی تجویدی، راه خود را برای اجرای برنامه های هنری در راديو و تلويزيون ملی ايران هموار ساخت.
فرشته پس از اتمام دوره هنرستان به راديو ايران نزد مشير همايون – شهردار آن زمان – رفت. او هم بعد از تأييد صدا و اطلاعات موسيقی اش، فرشته را  به شورای موسيقی فرستاد و در آنجا هم پس از تاييد اساتيد شورا از کارش، او را به بزرگ لشگری معرفی کردند، که ثمره اين همکاری باعث ساختن آهنگ هايی مانند نم نم بارونه امشب شد
 
در سال 1350، نخستین ترانه فرشته، به نام نم نم بارونه امشب از برنامه شما و رادیو پخش شد و بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت و يکی از ماندگارترين ترانه هايی است که او اجرا کرده است. این ترانه – در زمان خود - بارها از رادیو تلويزيون ملی ايران پخش شد و ترانه سال نیز شناخته شد
 
 
طی سال های 1350 تا 1357 هجری خورشيدی، فرشته در ايران با بسیاری از آهنگسازان مانند: بزرگ لشگری، جهانبخش پازوکی، همايون خرم، تورج شعبانخانی،
عليرضا خواجه نوری و . . . همکاری داشت.
فرشته از سال 1363، همراه با خانواده راهی خارج از کشور شد و در سال 1364 به آلمان رفت و در مونیخ اقامت گزید.  در اين مدت در تداوم برنامه های هنری و اجرای کنسرت های مختلف در اروپا چند آلبوم جديد به بازار عرضه داشته است
 
ترانه ها:
 
 
آی آدمهای عاشق – به دنبالم نیا – چون و چرا نمی کنه – حدیث عشق – خوش آمد –
دیگه دنبالم نیا – دیگه مردش اون روزا – سلامت می کنم ایران – شهر خالی –
عزیزم گریه نکن - کی می شه – گل خورشید – لب های من – معرفت عشق –
مگه از سنگه دلم – نم نم بارونه امشب – هوا ابری نمی مونه – یار من
 
مجله قدیمی ها (احتمالاً در سال 1387) با فرشته گفت و گوی زیر را داشته است:
 
خانم فرشته از چه سالی و چند سالگی به صورت حرفه ای وارد کار هنر شديد؟
من از بچگی و در سنين خيلی خيلی پايين کارم را شروع کردم و در سال 1350 اولين آهنگم نم نم بارون از ساخته های آهنگساز معروف و بنام بزرگ لشگری و شعر شاعر گرانمايه آقای بيژن ترقي و تنظيم آقای مصطفی کسروی را اجرا کردم که از برنامه شما و راديو پخش شد و براستی غوغايی برپا گشت و بسيار  محبوب مردم قرار گرفت و هنوز هم بعد از گذشت سال ها مرا به اسم فرشته نم نم بارون می شناسند. 
 
نحوه آشنايتان با استاد محمود کريمی چگونه بود؟ و چه باعث شد که شما به هنرستان موسيقی ملّی راه پيدا کرديد؟
برای آشنايی با علم موسيقی به هنرستان موسيقی ملی رفته و با شادروان استاد محمود کريم آشنا شدم و زير نظر ايشان به فراگرفتن دستگاه های ايرانی و رديف خوانی پرداختم. در آنجا با هنرمند ديگری چون شادروان استاد علی تجويدی آشنا گشته که ايشان مرا به رفتن راديو ايران ترغيب و تشويق کردند. و من پس از اتمام دوره هنرستان به راديو ايران نزد آقای مشير همايون شهردار رفتم ايشان بعد از تاييد صدا و اطلاعات موسيقی ام مرا به شورای موسيقی فرستادند که در آنجا هم پس از تاييد اساتيد شورا از کار من، مرا با آقای بزرگ لشگری همانطور که در بالا اشاره کردم آشنا ساختند، که ثمره اين آشنايی باعث ساختن آهنگ های نم نم بارون، عزيزم گريه نکن، يار من، مگه نبود، مگه از سنگ دلم، وای از اين زمونه و
خيلی های ديگر شد.
 
از بين ترانه هايی که اجرا کرديد به کدام ترانه علاقه بيشتری داريد؟
در حقيقت می شود گفت که آهنگ ها و ترانه هايی را که يک خواننده اجرا می کند، البته شايد برای من اين طور باشد، مثل بچه های آدم محسوب می شوند و آدم نمی تواند بين آنها تبعيض قائل شود ولی خُب بعضی از ترانه ها به حال و هوای روحی و فکری خواننده در زمان اجرای آهنگ بستگی دارد. من همه آهنگهايم را دوست دارم. من در انتخاب شعر و آهنگ بسيار سختگير هستم و هميشه سعی ام بر اين است که بهترين ها را به هموطنان عزيزم ارائه کنم، که کارهايم تا هميشه بمانند و هرگز خاموش نشوند.
 
خانواده شما با خواندن شما مخالفت نمی کردند؟
اصلاً اصلاً. خانواده من بسيار هم مشوق من بودند.
 
 الگوی شما در خوانندگی کی بود؟
الگوی خوانندگی من يکی زنده ياد خانم دلکش، و زنده ياد خانم ام کلثوم خواننده مصری بودند.
 
از صدای خواننده های زن که گفتيد دلکش و حميرا، زنده ياد هايده و مهستی از خواننده های مرد به صدای چه کسی علاقه داريد؟
از زنده ياد مازيار خوشم می آيد که صدايی بی نظير داشت از صدای آقای عبدالوهاب شهيدی، فرامرزاصلانی و از زنده ياد ويگن و مهرپويا.
 
علاقه به سينما داشتيد ؟
من هميشه به سينما علاقمند بودم، ولی به دليل کمبود وقت کمتر موفق به رفتن سينما و ديدن فيلم ها می شدم. ول خُب اين دليل نمی شود که سينما را نشناسم، برعکس.
 
به شما پيشنهادی شد که در فيلمی بخوانيد يا بازی کنيد؟
بله اون زمان که من آهنگ نم نم بارون رو اجرا کردم يک پيشنهادی به من شد که مي خواستند فيلمی بسازند، متاسفانه خاطرم نيست که کارگردانش کی بود ولی اسم فيلم دختر گيسو طلايی بود و من چون اون موقع موهای بسيار بلندی داشتم - البته موهای من طلايی نبود ولی روشن بود - برای همين اين پيشنهاد به من شد، ولی من با خودم فکر کردم و ديدم که برای اين کار ساخته نشده ام و اين پيشنهاد را رد کردم. 
 
از هنرمندان قديمی سينما به کدام هنرپيشه علاقه داريد؟
من برای آقای پرويز صياد خيلی ارزش قائلم از خانم ايرن، خانم پوری بنايي، عزيزانی که الان در ايران هستند خوشم می آيد. از آقای بهروز وثوقي و خيلی های ديگر.
 
خانم فرشته زمانی که انقلاب شد شما چه کار کرديد؟ چه سالی از ايران خارج شديد و به چه کشوری رفتيد؟
خوب البته با مشکلات زيادی روبرو بودم. به اين سادگی ها نبود و نمی شود در چند دقيقه اين صحبت ها را عنوان کرد، خيلی مشکلات زياد بود به هر طريق از ايران بيرون آمدم ولی نه از طريق معمول. در سال 1364 از ايران خارج شده و به آلمان آمدم و در مونيخ زندگی می کنم، البته اوايل سال های انقلاب می خواستم خارج شوم که نشد. می خواستم به آمريکا بروم، ولی خُب الان در مونيخ زندگی می کنم.
 
چه شد که بعد از اين همه سال يک آلبوم بيرون داديد؟
ببينيد من در طول 23 سالی که اينجا هستم در مجموع پنج آلبوم به بازار عرضه کرده ام نه يک آلبوم. اکثر کارها از استاد جهانبخش پازوکی، کاضم عالمی، عارف ابراهيم پور، منوچهر چشم آذر، فرود سراجی، سعيد مهناويان، می باشد. آلبوم آخرم به اسم پرستوی مهاجر هست که هنوز به بازار نيومده و فکر می کنم 14 يا 15 روز ديگه به بازار بياد. من قبل از عيد در لس آنجلس بودم که آلبوم پرستوی مهاجر را به کمپانی MZM دادم و به من گفتند که بعد از سيزده بدر پخش می شود.
 
خانم فرشته آلبوم پرستوی مهاجر را با چه هنرمندانی کار کرديد؟
اين آلبوم جديد را که 10 آهنگ و باب هر سليقه ای در آن گنجانده شده با هنرمندان اينجا و يک شرکت آلماني - ايرانی کار کردم. آهنگ های اين آلبوم بسيار زيباست و بايد گوش کرده و قضاوت کنيد.
 
آيا کنسرتی برگزار می کنيد؟
مسلماً، تا به حال در تمام اروپا کنسرت داشتم. فقط در امريکا و کانادا نبودم که به زودی در آن ممالک نيز کنسرت خواهم گذاشت.
 
يک خاطره خوب و بد زندگی تان را برای ما بگوييد؟
خاطره بدم اين هست که از ايران بيرون آمدم و دلم می خواست در جمع هموطنانم باشم و اين دوری يک جور در خود فرورفتگی بوجود می آره و خاطره خوب چيزی به يادم نمی آد ولی وقتی که می بينم همه شاد هستند و همه در صلح و صفا زندگی می کنند همه می خندند مثل اون موقع ها، يک چيز کوچولو که پيش می اومد تا مدت های دراز با همون چيز کوچولو شاد بوديم و می گفتيم و می خنديديم. ولی حالا اصلا يه جور دلمردگی بوجود آمده. اون روزی دل من شاد می شه که برای شما بگم خاطره خوبم اينه که شادی به دل ها برگشته و همه خوش هستند. کاش دوباره پشت همديگه باشيم به هم صدمه نزنيم و فکر کنيم که همه يک خانواده هستيم. همه، عزيزان همديگه هستيم، اينم می تونه شادی آور باشه.
 
در آخر مصاحبه از همسر بانو فرشته آقای بهروز سوالی پرسيدم که زندگی در کنار يک زن هنرمند چگونه است؟
در کنار يک هنرمند زندگی کردن بخاطر احساس سرشارش خوب و لذت بخش است، مخصوصاً وقتی که او فرشته هم باشد. من واقعا خيلی خيلی خوشحالم که با يک هنرمند زندگی می کنم، و بهترين زندگی که می شود تصور کرد.
 
برگرفته از:
1 - تارنمای: فرشته
2 – تارنمای: قدیمی ها
3 – تارنمای: پرویز گرافیک
 

No comments:

Post a Comment