Sunday, August 9, 2015

آزادی اگر خواهی از عقل گریزان باش
سر خیل مجانین شو سر حلقه طفلان باش
گر با رخ و زلف او داری سر آمیزش
هم صبح جهان آرا هم شام غریبان باش
خواهی نکند خطش از دایره بیرونت
هر حکم که فرماید سر بر خط فرمان باش
هر جا که چنین ترکی با تیر و کمان آید
 آماجگه پیکان آماده قربان باش
دور از خم گیسویش تعظیم برویش کن
 از کفر چو بر گشتی جوینده ایمان باش
با نفس خلاف اندیش یک بار تخلف کن
 یکچند شدی کافر یکچند مسلمان باش
گر کاسته رنجی یک خمکده صهبا نوش
 ور در طلب گنجی یک مرتبه ویران باش
پر کن قدح از شیشه بشکن خم اندیشه
 آتش بزن این بیشه سوزنده شیران باش
چون خنده زند ساقی صهبا خورو خوش دل زی
 چون گریه کند مینا ساغر کش و خندان باش
اکسیر قناعت را سرمایه دستت کن
در عالم درویشی افسرزن و سلطان باش
شمشاد فروغی را در شهر تماشا کن
 آسوده ز بستان شو فارغ ز گلستان باش

فروغی بسطامی

No comments:

Post a Comment