Tuesday, November 5, 2013

گُمشده

ترانه سرا 
 ایرج جنتی عطائی
آهنگساز
 بابک بیات
تنظیم کُننده 
 مُحمد اوشال
خواننده 
 مرتضی
سال انتشار
 ۱۳۵۵



وقتی تو شب گُم می شدم
هم خونه،خوابِ گُل می دید
همسایه از خوشه ی خواب
سبد سبد،خنده می چید

وقتی تو شب گُم می شدم
ستاره ،شب شکن نبود
میونِ این شب زده ها
هیچکی به فکرِ من نبود

هیچکی به فکرِ من نبود

آوازِ خونِ کوچه ها
شعراشو از یاد بُرده بود
چراغا ، خوابیده بودن
شُعله شونو ،باد بُرده بود

آخ ،اگه شب شیشه ای بود
پُل به ستاره می زدم
شکستِ آینه ی شبو
نیزه یِ خورشید می شُدم

آخ ،اگه مرگ امون می داد
دوباره ، باغ می شُدم
تو رگِ یخ بسته ی شب
نبضِ چراغ ،می شُدم

آخ ،که تو اُقیانوس شب
سوختنمو کسی ندید
تو برزخِ بیدادِ شب
هیچکی به دادم نرسید

تو اوجِ ویرون شُدنم
تو شبِ دم کرده ی درد
کسی دُعا نخوند برام
هیچکی برام گریه نکرد

هیچکی برام گریه نکرد
.
وقتی تو شب گُم می شدم
دلم می خواست،شُعله بشم
رو سایه هایِ یخ زده
دستِ نوازش بکشم

دلم می خواست آشتی بِدم
تگرگو با اقاقیا
خورشیدِ مهربونی رو
مهمون کُنم به خونه ها

آخ ،اگه مرگ امون می داد
دوباره ،باغ می شدم
تو رگِ بسته ی شب
نبضِ چِراغ می شدم

 
 
 
 

No comments:

Post a Comment