Tuesday, November 5, 2013

فاجعه
ترانه سرا 
 ایرج جنتی عطائی
آهنگساز 
 داریوش اقبالی
تنظیم کُننده 
 داوود اردلان
خواننده 
 داریوش
سال انتشار
۱۳۵۷
 
بخواب اِی مهربان اِی یار
بخواب اِی کُشته ی بیدار
بخواب اِی خُفته ی گُلگون
بخواب اِی غوطه ور در خون

سُکوتِ سُرخِ خاک تُو
صدایِ نینوا دارد
در این دَم کرده گورستان
تگرگِ مرگ می بارد

به سوک تُو ، در این مَقتل
کُدامین مویه و شیون
سُکوت یأس در خانه
هُجوم مرگ در برزن
.
بخواب اِی مهربان اِی یار
بخواب اِی کُشته ی بیدار
بخواب اِی خُفته ی گُلگون
بخواب اِی غوطه ور در خون

تمامِ سینه ها عُریان
تمامِ چهره ها خونین
تمامِ دست ها خالی
تمامِ چشم ها غمگین

به خاکِ مسلخ اُفتادند
در این صحرایِ خونباران
برادرها ، جُدا از هم
پدرها ، بی پسرهاشان

تُو اِی تن خُفته ی گُمنام
بخواب اکنون که بسیاری
لا لا لا لا ،لا لا لا لا
بخواب آری که بیداری

در این ویرانه خاکِ تُو
که شُد یک باره چون صحرا
به یادت باغ می سازند
برادرهایِ فرداها

به سوگ تُو ، در این مقتل
کُدامین مویه و شیون
سُکوت خشم در خانه
هُجوم مرگ در برزن

بخواب اِی مهربان اِی یار
بخواب اِی کُشته ی بیدار
بخواب اِی خُفته ی گُلگون
بخواب اِی غوطه ور در خون
 
 
 

No comments:

Post a Comment