Wednesday, March 14, 2012

عمرعشق به سر شد

عمرعشق به سر شد از شکفتن خبری نیست
دگراز لیلی ومجنون در این ملک خبری نیست
مرده در دل عشق واشتیاق و شعله های گرم
مانده ایم پشت دیوار جنون ودلبری نیست
آنکه می لرزید از نگاهش این دل مفتون
رفته است کنون واز او هیچ اثری نیست
شیراز مهد عشق بودو شوروشعرو ادب
بیا حافظ که دیگراز خال هندو هم شرری نیست
گر سلسله ی موی دوست دام بلا بود سعدی
از ما اسیران به جهان دیوانه تری نیست
کورش ازین پندار وکرداری که ما داریم
جز سخن عشق ما را گفتار نیک تری نیست

یک عمر سنجری اشک فشاندیم
اینک به جزاه و اشک ما را هنری نیست
 
ملکه سنجری زاده استرالیا

No comments:

Post a Comment