به یاد شادروان استاد حسین گل گلاب خالق نغمه ی جاودانه، ای ایران* دکتر حسین گل گلاب در سال 1276 شمسی در تهران متولد شد . تحصیلات را در مدرسه علمیه و دار الفنو...ن طی کرد . او فرزند ابوتراب خان ، نقاش زمان قاجار بود که به ادامه تحصیل فرزندش خیلی علاقه داشت .
چند تن از معلمین دار الفنون فرانسوی بودند که گل گلاب نزد آنها فرانسه آموخت و چون شاگرد برجسته ای بود ضمن تحصیل به کار تدریس هم پرداخت .
استاد گل گلاب اولین کسی است که کتاب طبیعی نوشت . او از سال 1304 تا سال 1317 دوازده جلد کتاب در رشته جغرافیا و طبیعی تهیه کرد که در مدارس تدریس می شد.
استاد گل گلاب از سال 1307 مسئول تحقیقات علمی گیاه شناسی شد و از زمان تاًسیس دانشگاه تهران تا سال 1345 به تدریس اشتغال داشت و هیچگاه گرد سیاست و تجارت نگشت.
استاد گل گلاب با همکاری کلنل کاظم وزیری و علینقی خان وزیری به کار موسیقی پرداخت و برای تعلیم تار به کلاس او می رفت . پس از سرودن سرود ای ایران که تحت تاًثیر اشغال ایران توسط متفقین در ایران ساخته شد ، روح الله خالقی آهنگ آن را ساخت و بنان نیز آن را خواند که جاودانه شد .
استاد گل گلاب در فرهنگستان ایران عضویت داشت و لغات زیادی خصوصا در رشته علوم طبیعی پیشنهاد کرد که تصویب شد و اکنون در زبان فارسی رواج کامل دارد .
استاد گل گلاب در 86 سالگی به تنظیم فرهنگ نامه و بیولوژی و گیاهان ایران اشتغال داشت که عمرش وفا نکرد و معلوم نیست که مطالعات او به کجا رسید.
فرهاد فخر الدینی ، رهبر ارکستر موسیقی ملی در این باره می گوید : یکی از رموز ماندگاری سرود ای ایران ، آهنگسازی آن است که همه به راحتی با آن ارتباط برقرار می کنند . شعر روان و ساده آن نیز که از زبان مردم ایران صحبت می کند ، رمز دیگر ماندگاری آن است . شصت سال از ساخت سرود ای ایران می گذرد اما هنوز هم جایگاه خودش را از دست نداده است . یادم است وقتی آن را با ارکستر موسیقی ملی ایران اجرا کردیم ، همه با ما همراهی می کردند . روح اله خالقی آهنگسازان برجسته ایرانی است که توانست یکی از بهترین سرود های ملی را بسازد . فخر الدینی با اشاره به ماجرایی که گل گلاب شاعر این سرود را تحت تأثیر قرار داده بود گفت : شعر و آهنگ این سرود ، همان طور که شاعر و آهنگساز آن اشاره می کنند ، به دنبال یک اتفاق واقعی شکل گرفته و از دل آنها برخاسته است. همین مسئله این سرود را به یک نماد ملی تبدیل کرده است. بافت این سرود و اشعار آنقابل درک و ساده است . طوری که تمام گروه های سنی از کودک تا بزرگسال می توانند آن را اجرا کنند . ضمن آنکه در این سرود تلفیق شعر و موسیقی به شکلی استادانه صورت گرفته و موسیقی در نقطه های اوج و حماسی تر خود روی بیت های حماسی تر نشسته است .
نواب صفا در کتاب خاطرات خود به نقل از دکتر حسین گل گلاب ، شاعر این سرود آورده است : وقتی در سال هزار و سیصد و بیست و سه ایران تحت اشغال متفقین بود . بعد از ظهر یکی از روزهای تابستان در خیابان شاهد حرکات دور از نزاکت بعضی از سربازان خارجی با مردم بودم . از ناراحتی نمی دانستم چه کنم ، بی اختیار راه انجمن موسیقی را که تازه تأسیس شده بود ، پیش گرفتم . وقتی خالقی مرا دید گفت : چرا ناراحتی ؟ واقعه را برایش تعریف کردم. او گفت ناراحتی تأثیری ندارد بیا کاری کنیم و سرودی بسازیم . این بود که سرود ای ایران خلق گردید . می گویند زمانی که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین ، تهران را اشغال کرده بودند ، حسین گل گلاب تصنیف سرای معروف ، از یکی از خیابان های مرکزی شهر می گذرد . او می بیند که بین یک سرباز انگلیسی و یک افسر ایرانی ، بگو مگو شده است. سرباز انگلیسی ، کشیده محکمی به گوش افسر ایرانی می زند . گل گلاب ، پس از دیدن این صحنه ، با چشمان اشک آلود به دیدن روح اله خالقی ، موسیقی دان می رود و ماجرا را تعریف می کند . خالقی می پرسد ، ماجرا چیست ؟ او ماجرا را تعریف می کند و می گوید : کار ما به اینجا رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی می زند ؟ و با همان حال ، می سراید : ای ایران ، ای مرز پرگهر
چند تن از معلمین دار الفنون فرانسوی بودند که گل گلاب نزد آنها فرانسه آموخت و چون شاگرد برجسته ای بود ضمن تحصیل به کار تدریس هم پرداخت .
استاد گل گلاب اولین کسی است که کتاب طبیعی نوشت . او از سال 1304 تا سال 1317 دوازده جلد کتاب در رشته جغرافیا و طبیعی تهیه کرد که در مدارس تدریس می شد.
استاد گل گلاب از سال 1307 مسئول تحقیقات علمی گیاه شناسی شد و از زمان تاًسیس دانشگاه تهران تا سال 1345 به تدریس اشتغال داشت و هیچگاه گرد سیاست و تجارت نگشت.
استاد گل گلاب با همکاری کلنل کاظم وزیری و علینقی خان وزیری به کار موسیقی پرداخت و برای تعلیم تار به کلاس او می رفت . پس از سرودن سرود ای ایران که تحت تاًثیر اشغال ایران توسط متفقین در ایران ساخته شد ، روح الله خالقی آهنگ آن را ساخت و بنان نیز آن را خواند که جاودانه شد .
استاد گل گلاب در فرهنگستان ایران عضویت داشت و لغات زیادی خصوصا در رشته علوم طبیعی پیشنهاد کرد که تصویب شد و اکنون در زبان فارسی رواج کامل دارد .
استاد گل گلاب در 86 سالگی به تنظیم فرهنگ نامه و بیولوژی و گیاهان ایران اشتغال داشت که عمرش وفا نکرد و معلوم نیست که مطالعات او به کجا رسید.
فرهاد فخر الدینی ، رهبر ارکستر موسیقی ملی در این باره می گوید : یکی از رموز ماندگاری سرود ای ایران ، آهنگسازی آن است که همه به راحتی با آن ارتباط برقرار می کنند . شعر روان و ساده آن نیز که از زبان مردم ایران صحبت می کند ، رمز دیگر ماندگاری آن است . شصت سال از ساخت سرود ای ایران می گذرد اما هنوز هم جایگاه خودش را از دست نداده است . یادم است وقتی آن را با ارکستر موسیقی ملی ایران اجرا کردیم ، همه با ما همراهی می کردند . روح اله خالقی آهنگسازان برجسته ایرانی است که توانست یکی از بهترین سرود های ملی را بسازد . فخر الدینی با اشاره به ماجرایی که گل گلاب شاعر این سرود را تحت تأثیر قرار داده بود گفت : شعر و آهنگ این سرود ، همان طور که شاعر و آهنگساز آن اشاره می کنند ، به دنبال یک اتفاق واقعی شکل گرفته و از دل آنها برخاسته است. همین مسئله این سرود را به یک نماد ملی تبدیل کرده است. بافت این سرود و اشعار آنقابل درک و ساده است . طوری که تمام گروه های سنی از کودک تا بزرگسال می توانند آن را اجرا کنند . ضمن آنکه در این سرود تلفیق شعر و موسیقی به شکلی استادانه صورت گرفته و موسیقی در نقطه های اوج و حماسی تر خود روی بیت های حماسی تر نشسته است .
نواب صفا در کتاب خاطرات خود به نقل از دکتر حسین گل گلاب ، شاعر این سرود آورده است : وقتی در سال هزار و سیصد و بیست و سه ایران تحت اشغال متفقین بود . بعد از ظهر یکی از روزهای تابستان در خیابان شاهد حرکات دور از نزاکت بعضی از سربازان خارجی با مردم بودم . از ناراحتی نمی دانستم چه کنم ، بی اختیار راه انجمن موسیقی را که تازه تأسیس شده بود ، پیش گرفتم . وقتی خالقی مرا دید گفت : چرا ناراحتی ؟ واقعه را برایش تعریف کردم. او گفت ناراحتی تأثیری ندارد بیا کاری کنیم و سرودی بسازیم . این بود که سرود ای ایران خلق گردید . می گویند زمانی که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین ، تهران را اشغال کرده بودند ، حسین گل گلاب تصنیف سرای معروف ، از یکی از خیابان های مرکزی شهر می گذرد . او می بیند که بین یک سرباز انگلیسی و یک افسر ایرانی ، بگو مگو شده است. سرباز انگلیسی ، کشیده محکمی به گوش افسر ایرانی می زند . گل گلاب ، پس از دیدن این صحنه ، با چشمان اشک آلود به دیدن روح اله خالقی ، موسیقی دان می رود و ماجرا را تعریف می کند . خالقی می پرسد ، ماجرا چیست ؟ او ماجرا را تعریف می کند و می گوید : کار ما به اینجا رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی می زند ؟ و با همان حال ، می سراید : ای ایران ، ای مرز پرگهر
No comments:
Post a Comment