عمریست در پی عشقم و عاشقی ندیدم
منادی زاهد در کلیسا و مسجد و مدرسه دیدم
اما همچون منصور بر سر دار ندیدم
صد شیخ بدیدم که زدن کوس انالحاق
اما به عمل در مسجد و مدرسه و بازار ندیدم
چه بسیار دیده ام همچون فرهاد به جهان
اما خونین دلی همچون شیرین ندیدم
در دیر و کلیسا در مسجد و مدرسه..
سخن "عشق" بسیار شنیدم
اما یار وفادار بر سر پیمان ندیدم
دیدم نوشتن انجیل و تورات وقران به طلا و جلد به مطلا
اما قاری و قاضی به عمل از روی قران و انجیل ندیدم
در سر بازاردیدم مردمانی به غزل خوانی و غزل گویی
اما دلی پر خون چون مجنون ندیدم
دیدم به جهان صد عاشق و شیدا
اما در عاشقی همچون فرهاد سر بر سینه ندیدم
بر سر کوچه و بازار چه بسیار سخن عشق شنیدیم
اما عاشقی زرد رخ و مجنون ندیدم
کشتن ما را رقیبان به هزار طعنه و تزویر
اما عاشقی سینه جاک در سر این بازار ندیدم
"صنم" عاشق و دل باخته چه بسیارند
اما عشق سوزان در سیمای هیچ کس ندیدم
عمریست که بمب است بر سر کودکان دنیا
اما هیچ ندایی از حقوق بشر نه دیدم نه شنیدم
صنم
No comments:
Post a Comment