Saturday, May 27, 2017

ای ایران، ای مرز پرگهر»؛ این گونه سروده شد
در شهریور 13233زمانی که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین تهران را اشغال کرده بودند، حسین گل گلاب تصنیف سرودای ایران
از یکی از خیابان های معروف شهر می گذرد.
 او مشاهده می کند که بین یک سرباز انگلیسی و یک افسر ایرانی بگو مگو می شود و سرباز انگلیسی، کشیده محکمی در گوش افسر ایرانی می نوازد. 
 گل گلاب پس از دیدنِ این صحنه، با چشمان اشک آلود به استودیوی روح الله خالقی (موسیقی دان) می رود و شروع به گریه می کند.
غلامحسین بنان می پرسد ماجرا چیست؟ او ماجرا را تعریف می کند و می گوید:
کار ما به اینجا رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی بزند ! 
سپس کاغذ و قلم را بر می دارد و با همان حال، می سراید:
ای ایران ای مرز پرگهر
ای خاکت سرچشمه ی هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی و جاودان
ای دشمن! ار تو سنگ خاره ای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم...
 همانجا، خالقی موسیقی آن را می نویسد و بنان نیز آن را می خواند و ظرف یک هفته، تصنیف "ای ایران" در یک ارکستر بزرگ اجرا می شود.
سرود «اي ايران» دقيقا در 27 مهر ماه سال 1323 در تالار دبستان نظامي
دانشکدۀ افسري فعلي
و در حضور جمعي از چهره‌هاي فعال در موسيقي ايران متولد شد.
شعر اين سرود را «حسين گل گلاب» استاد دانشگاه تهران سروده بود، و از ويژگي‌هاي آن، اول اين است که تک‌تک واژه‌هاي به کار رفته در سروده، فارسي است و در هيچيک از ابيات آن کلمه‌اي معرب يا غير فارسي وجود ندارد. 
سراسر هر سه بند سرود، سرشار از واژه‌هاى خوش‌تراش فارسى است.
زبان پاكيزه‌اى كه هيچ واژه بيگانه در آن راه پيدا نكرده است، و با اين همه هيچ واژه‌اى نيز در آن مهجور و ناشناخته نيست و دريافت متن را دشوار نمى‌سازد. 
 دومين ويژگي سرود «اي ايران» در بافت و ساختار شعر آن است، به‌گونه‌اي که تمامي گروه‌هاي سني، از کودک تا بزرگ‌سال مي‌توانند آن را اجرا کنند. همين ويژگي سبب شده تا اين سرود در تمامي مراکز آموزشي و حتي کودکستان‌ها قابليت اجرا داشته باشد. 
 و بالاخره سومين ويژگي‌اي که براي اين سرود قائل شده‌اند، فراگيري اين سرود به لحاظ امکانات اجرايي است که به هر گروه يا فرد، امکان مي‌دهد تا بدون ساز و آلات و ادوات موسيقي نيز بتوان آن را اجرا کنند.
 آهنگ اين سرود که در آواز دشتي خلق شده، از ساخته‌هاي ماندگار «روح‌الله خالقي» است. ملودي اصلي و پايه‌اي کار، از برخي نغمه‌هاي موسيقي بختياري که از فضايي حماسي برخوردار است، گرفته شده. 
 اين سرود در اجراي نخست خود به‌صورت کر خوانده شد. اما ساختار محکم شعر و موسيقي آن سبب شد تا در دهه‌هاي بعد خوانندگان مطرحي همانند «غلامحسين بنان» و نيز «اسفنديار قره‌باغي» آن را به‌صورت تک‌خواني هم اجرا کنند.
 در سالهاي اوليه پس از انقلاب، اين سرود براي مدت کوتاهي به‌عنوان «سرود ملي» از راديو و تلويزيون ايران پخش مي‌شد، اما بعدا چند سالي از رسانه‌هاي داخلي حذف شد تا در دهۀ اخير که باز در مناسبت‌هاي مختلف تاريخي، آن را مي‌شنويم.
ای ایران ای مرز پر گهر
ای خاكت سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی و جاودان
ای … دشمن ارتو سنگ خاره ای من آهنم
جان من فدای خاك پاك میهنم
مهر تو چون شد پیشه ام
دور از تو نیست اندیشه ام
در راه تو ، كی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاك ایران ما
سنگ كوهت دُر و گوهر است
خاك دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل كی برون كنم
برگو بی مهر تو چون كنم
تا … گردش جهان و دور آسمان بپاست
نور ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون شد پیشه ام
دور از تو نیست ، اندیشه ام
در راه تو ، كی ارزشی دارد اين جان ما
پاینده باد خاك ايران م
ایران ای خرم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیكرم
جز مهرت بر دل نپرورم
از … آب و خاك و مهر تو سرشته شد دلم
مهرت ار برون رود چه می شود دلم
مهر تو چون ، شد پیشه ام
دور از تو نیست ، انديشه ام
در راه تو ، كی ارزشی دارد اين جان ما
 پاینده باد خاك ایران ما



حسین گل گلاب کیست؟
حسین گل‌گلاب، ادیب و ترانه‌سرا و سازنده سرود معروف «ای ایران،‌ای مرز پرگهر» در سال ۱۲۷۶ در تهران متولد شد و تحصیلات را در مدرسه علمیه و دارالفنون گذراند.
او فرزند ابوتراب خان (مصورالملک)، نقاش زمان قاجار بود که به ادامه تحصیل فرزندش بسیار علاقه داشت.
حسین گل‌گلاب با همکاری کلنل کاظم وزیری و علینقی خان وزیری به کار موسیقی پرداخت و برای تعلیم تار به کلاس او می‌رفت.
همچنین چند تن از معلمین دارالفنون فرانسوی بودند که گل گلاب نزد آن‌ها فرانسه آموخت و چون شاگرد برجسته‌ای بود، به همراه تحصیل به کار تدریس هم پرداخت.
حسین گل‌گلاب، نخستین نویسندهٔ کتاب درسی طبیعی در ایران بود.
او از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۱۷ دوازده جلد کتاب در رشته جغرافیا و طبیعی نوشت که در مدارس تدریس می‌شد. 
حسین گل‌گلاب از سال ۱۳۰۷۷ مسئول تحقیقات علمی گیاه‌شناسی شد و از زمان تاًسیس دانشگاه تهران تا سال ۱۳۴۵ به تدریس اشتغال داشت و هیچ گاه گرد سیاست و تجارت نگشت.

حسین گل‌گلاب در فرهنگستان ایران عضویت داشت و لغات بسیاری به ویژه در رشته علوم طبیعی پیشنهاد کرد که تصویب شد و اکنون در زبان فارسی رواج کامل دارد.
وی همچنین آثار گرانبهایی از خود به یادگار گذارده است.
حسین گل‌گلاب در ۸۶ سالگی به تنظیم فرهنگ‌نامه و بیولوژی و گیاهان ایران اشتغال داشت که عمرش وفا نکرد و معلوم نیست که مطالعات او به کجا رسید. 
 یادش گرامی باد

Tuesday, May 23, 2017


به تو می اندیشم
چندی است  به تو می اندیشم
خود را برده ام ز یاد و به تو می اندیشم
شب که مهتاب رقص کنان 
در برکه عشق تن خود می شوید
من محو تماشا ی رقص مهتاب در اب. به تو می اندیشم
روزها غرق در فکر و خیال های عجیبم!!!
شب ها در بستر غم همچون مرغ عشق جدا شده ز یار
که چه بودم ؟ تو که هستی ؟ من چرا به تو می اندیشم ؟
گاه در خلوت شبها یم به یاد تو با خودم می خندم
گاه در بین گریه هایم در عالم دلتنگی خویش تو را می جویم
گاه در خلوت با خدا در وقت نماز.
گاه در بستر غم به تو می اندیشم
نه بهتر است بگویم!!
هر دم هر کجا که هستم به تو می اندیشم
به خدا لحظه ای در روز و شبم از یاد تو نیستم غافل
تو کیستی؟ که حتا وقت خلوت با خدا هم.. به تو می اندیشم..
گرچه دلتنگی من پشت یک لبخند پنهان است
به تو ای شیرین ترین دلتنگی های من
در اوج دلتنگی نیز به تو می اندیشم
هزار و یک شبم من...
شهریار قصه هایم..
ای ارام جانم ..
در کوچه باغ ها در قصه ی شیرین و فرهاد 
در پی تو می گردم و به تو می اندیشم
گذشت عمر "صنم" و شب فراق نشد سحر..
افسوس 
خوب میدانم.. وقت جان دادن بی شک به تو می اندیشم
بی تو ای شکوه لحظه های دلتنگیم..
ای همه دنیای من 
درحریم خاطراتم به خدا.. فقط به تو می اندیشم
 شعر از م سنجری زاده "صنم"



دنیایی عجیبی است
مردم دنبال عشقن اما عاشق نیستن
به دنبال مهرن اما مهربان نیستن
مجنون هستن اما در پی لیلی نیستن
مردم در پی حقیقت هستن

اما در پی کشف حقیقت نیستن
مردم از دروغ متنفر هستن
اما از شنیدنش سر مست میشن
"صنم" تو در پی عشقی؟
افسوس که عاشق نیستن
 صنم



آزادسازی خرمشهر
 آزادسازی خرمشهر یکی از مهم‌ترین اهداف عملیات الی بیت‌المقدس در دوره جنگ ایران و عراق بود که پس از ۵۷۸ روز اشغال در روز سوم خرداد سال ۱۳۶۱ صورت گرفت.
این عملیات توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران (به فرماندهی علی صیاد شیرازی)
و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 
(به فرماندهی محسن رضایی) انجام گرفت.
فتح خرمشهر انعکاس جهانی داشت و عراق با از دست دادن خرمشهر از نظر سیاسی تکیه‌گاهش را برای مذاکره از دست داد.
 این واقعه از لحاظ نظامی نقطه عطفی در تاریخ جنگ ایران و عراق شناخته می‌شود. به همین دلیل از این روز به عنوان نمادی از پیروزی، مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن یاد می‌شود.
شورای عالی انقلاب فرهنگی سوم خرداد را به عنوان روز مقاومت، ایثار و پیروزی در تقویم رسمی ایران نامگذاری کرده‌است.

جنگ ایران وعراق
 جنگ ایران و عراق به طور کلی به دو مقطع تقسیم می‌شود، مقطع اول مربوط به آغاز جنگ تا آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران نظامی و با هدف بیرون راندن عراق از خاک کشور بود و مقطع بعدی مربوط به پس از آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران دوگانه بود.

آن طور که صیاد شیرازی نقل می‌کند، استراتژی پس از آزادی خرمشهر استراتژی سیاسی شد و شامل انجام یک عملیات نظامی برای تحقق صلح و با استفاده از عملیات نظامی برای آنکه بتوان از طریق دیپلماسی جنگ را تمام کرد. به عبارت دیگر تصمیم بر آن بود تا عملیات نظامی به عنوان ابزاری در خدمت دیپلماسی قرار گیرد. این استراتژی سیاسی بود ولی هدف عملیات و جنگ نبود بلکه هدف حمایت از سیاست خارجی بود.
نبرد شهری خرمشهر
 پس از حمله نیروهای عراقی به خرمشهر یک گردان از تکاوران دریایی ارتش به فرماندهی ناخدا صمدی در وگردان دژ خرمشهر به فرماندهی سرهنگ قمری و دانشجویان دانشگاه افسری امام علی به فرماندهی حسین حسنی سعدی در کنار آنها و همچنین تعدادی از نیروهای سپاه خرمشهر به همراه محمد جهان آرا از جمله افرادی هستند که در برابر چند لشکر عراقی ایستادگی کردند و ٣٥روز با جنگ خانه به خانه و مقاومت سرسختانه دشمن بعثی را پشت دروازه‌های خرمشهر نگه داشتند .

تلفات
در جریان آزادسازی خرمشهر حدود ۱۶ هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین ۱۹۹ هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.
یران در جریان عملیات ۲۶ روزه بیت‌المقدس که به آزادی خرمشهر انجامید ۶٬۰۰۰ شهید (۴٬۴۶۰۰ شهید سپاه و ۱٬۰۸۶ شهید ارتش) و ۲۴ هزار مجروح داد.
در پی آغاز عملیات بیت‌المقدس در نیمه شب دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱۱ چند هدف عمده استراتژیک و تاکتیکی از جانب نیروهای ایرانی دنبال می‌شد این اهداف عبارت بودند از:
بیرون راندن نیروهای متجاوز به پشت مرزهای بین‌المللی
نشان دادن برتری قدرت سیاسی-نظامی و اجتماعی جمهوری اسلامی به عراق و حامیان او در منطقه
انهدام نیروهای متجاوز در منطقه بین غرب کارون تا خط مرزی
آزادسازی خرمشهر از اشغال متجاوزین
آزاد سازی خرمشهر در حقیقت از اهداف مرحله چهارم عملیات بیت‌المقدس بود.
در ساعت ۲۲:۳۰ شامگاه شنبه، ۱ خردادماه ۱۳۶۱، مرحله چهارم این عملیات با اعلام رمز یا محمدبن‌عبدالله، از بی‌سیم فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا به واحدهای عمل‌کننده، با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز شد.
در پایان این نبرد علاوه بر پایان بخشیدن به ۱۹ ماه اشغال بخشی از حساس‌ترین مناطق خوزستان و آزادسازی خرمشهر، ضربه‌ای سنگین به توان رزمی و روحیه نیروهای عراقی وارد آمد.
در جریان آزادسازی خرمشهر حدود ۱۶ هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین ۱۹ هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.
پس از آزادسازی خرمشهر رزمندگان ایرانی در مسجد جامع خرمشهر نماز اقامه کردند. 
 خبر آزادسازی خرمشهر باعث خوشحالی مردم ایران شد و مردم این شادی را با 
ریختن به خیابان ها جشن گرفتند




.
حقیقت های روانشناسی
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﻏﯿﺮه ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﻭ ﻣﮑﺚ
ﻣﯿﮑﻨﻪ ، ﺑﺪﻭنید که " ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻪ....
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺍﺻﻼ ﺍﺷﮏ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﻧﻤﯿﺎﺩ ، ﺑﺪﻭنید
ﺧﯿﻠﯽ " ﺗﻮو ﺩﺍﺭﻩ "...
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ ، ﺑﺪﻭﻥ خیلی ﺯﺧﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ همه ﭼﯿﺰ ﺑﯽ ﺗﻮجهه ، ﺑﺪﻭﻥ
" ﺯﻣﺎﻧﯽ ، ﺯﯾﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺣﺪ ، ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻩ...
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ توی ﺍﺣﻮﺍﻝ ﭘﺮﺳﯽ، ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻪ: ﺷُﮑـــﺮ
ﺑﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ، ﺑﺪﻭنید " 
ﺩوﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻪ ، ﻧﻪ ﺣﺎﻟﺶ ﺧﻮﺑﻪ ﻧﻪ
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺵ "...
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﻓﯿﻠﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ، ﺑﺪﻭنید " ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻋﺎﻃﻔﯽ ، ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ "
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﺁﻫﻨﮓ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ ، ﺑﺪﻭنید
 " ﺩﺭﺩﻫﺎﺷﻮ ، ﺧــِــــیـﻠﯿﻬﺎ نمی فهمن "..

ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺍﺯ ﺩﯾﺪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﺎﯾﻢ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﺑﺪﻭنید که " ﺍﺯ ﺧــِــــــــیلیا ﺿﺮﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ "...
اگه ديدى کسى زياد ميخوابه بدونید "خيلى تنهاست"...
ﻣﺎ ادم هاﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﻢ 
ﻭﻟـــﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﻢ


Friday, May 5, 2017



خاطرت هست نگاهی که بـه مـا می کردی
دردهـــا را ز ســـر لـطــف ، دوا مـی کـــردی
می نشا نـدی گرهی بـر سر ابـروی و از آن
گــره ا ز کـار دل غـــم زده وا مــی کــــردی
یــا د د ا ری که سحـر ، مـوقـع گـل بـاز شـدن
می نشستی لـب ایـوان و صـفــا می کردی
پاک از هر چه بـدی هست ، بـه شیدایـی آب
روی سجـــاده ی خـورشیـد ، دعــا می کردی
مـی زدی بـوسـه بــه لعـل لب گـلـهـای بـهـار
دیـــن خـود را بـــه لب عشق ادا مـی کــردی
یـاد داری کـه بــه فـرخنـده تـریـن طلعت صبح
بــــاغ را بــــا ا د ب ِ نــــور صـــدا مـی کـردی
طرٌه ی موی تـو را ، شانـه که می کرد نسیم
از هـجـوم عـرق شـرم ، حیــا مـی کــردی
هـرگـز از مزمزه ی بـوسـه ، لـبـم کـام نجست
کاش آن مـعـجـزه را قسمـت مـا مـی کـردی