چی شده عزیز جانم ، پی جونم نمیاد
نه سلامی نه علیکی ، به دیدارم سرورم نمیاد
توی این شبهای پر ظلمت بیمار تنم
ماه من نا نداره ، به آسمونم نمیاد
به من عاشق دلخسته امیدی نمی ده
به هواداری قلب بی نشونم نمیاد
شاه می گفت تعبیر دلتنگی من رنگ شبه
آره اون هم می دونه ، آرام جونم نمیاد
غصه هام قد یه دنیاست که تنهام بذاره
بره و بهم بگه ، سوی خزونم نمیاد
بسوزه قلب منو تو قحطی مهر و وفا
بگه بارونی که نیست ، به آسمونم نمیاد
می شینم با هر طلوع تا تو رو دعوت بکنم
غروب از راه می رسه ، میگه غروبم نمیاد
نداره طاقت هجر تو دلم کاری بکن
به پرستاری دردای گرونم نمیاد
خسته شد ز انتظار چشمای نیمه بسته ام
انگاری یوسف کنعان ، به درونم نمیاد
سنجری تو مهربونی و خدا همره توست
پس نگو ناشا چرا به کهکشونم نمیاد
م.س. سنجری
نسیم شیرازی.
استرالیا
No comments:
Post a Comment